بابا جون مسعود
ماماني تو اين روزاي خوب خدا يه اتفاق بد واسه ما افتاده
تو تاريخ ٩٤/٤/٣٠باباجون مسعود قلبش گرفت و فوت شد😢😢
هممون خيلي ناراحتيم خيلي بد شد كه از دستش داديم و شما نتونستي ببينيش
خدابيامرز خيلي بچه هارو دوست داشت و همبازيشون بود
خلاصه خدا يه فرشته ي مهربون رو ازمون گرفت
واقعاً وقتي مگاش ميكردي ميفهميدي كه فرشته ها ميتونن مرد هم باشن😭😭😭
بين ناراحتيامون و اين همه غصه ي از دست رفتن بابا مسعود ني نيه خاله الهام هم بدنيا اومد😍
اقا ايليا
خيلي خوشگله و همه با اومدنش خوشحال شدن
الان شش روزشه منم هرروز ميرم پيشش و باهاش بازي ميكنم و بغلش ميكنم
ماماني قربون چشمات بشم ان شاالله يه روزي برسه كه با تو بازي كنم و تو رو تو بغلم فشار بدم🙏🙏
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی